اسکلت بیرونی پایین تنه مخصوص پا به Ignacio Montoya کمک میکند که به جلو حرکت کند. در واقع حرکت بدون کمک یک ابزار جانبی برای قربانیان آسیب نخاعی در آینده نزدیک رخ نمیدهد. البته اگر قبول کنیم که هدفی برای آینده است. اما برخی پیشرفتها برای کمک به بیماران آسیب نخاعی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. باید گفت که درمانی برای آسیب نخاعی شدید وجود ندارد. اما یقینا مداخلاتی مانند تحریک نخاع هست که به افراد آسیب نخاعی کمک میکند کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. این مداخلات در درجه اول در کاهش مشکلات ثانویه از کار افتادن سیستم عصبی مهم هستند. در ادامه این مقاله به جزئیات پیشرفت Montoya و درمان او میپردازیم. با گزارش مختصری از مجله فناوریهای توان افزا و پوشیدنی در این مورد همراه باشید.
آغاز آسیب نخاعی Montoya و آشنایی با Edgerton در UCLA
Motoya در سال ۲۰۱۲ در حالیکه سوار بر موتور سیکلت خود بود در یک تصادف با یک مینیون تقریبا جان خود را از دست داد. وی به طور همزمان در دانشگاه ایالتی Gergia و Georgia Tech مشغول به تحصیل بود. در همین زمان در یک بانک کار میکرد و در برنامه خلبانی ROTC نیز آموزش میدید. بر اثر تصادف اعصاب گردنی وی به شدت آسیب دید. ریههای وی از کار افتاد، گردن وی دچار شکستگی شد و آسیب نخاعی باقی مانده از این تصادف وی را از یک پا و دست فلج کرد. Montoya در سن ۲۲ سالگی آسیب دید. اینک وی ۳۰ سال دارد. به وی گفته شده بود که تنها ۱ درصد احتمال بازیابی حسهای از دست رفته را دارد.
Montoya به همراه خانوادهاش در سن ۶ سالگی از کوبا به آمریکا مهاجرت کرد. وی از جمله افرادی است که به نیمه پر لیوان چشم دارد. وی یک سال پس از تصادف مدرک تجارت خود را گرفت. او مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی پزشکی را نیز پس از آن کسب کرد. سپس به مطالعه در زمینه آسیب نخاعی و درمان آن در سراسر جهان پرداخت. وی قصد داشت ثابت کند که تشخیص ثبت شده برای او درست نیست.
پویشی که وی آغاز کرد او را به آزمایشگاه UCLA متعلق به Edgerton رسانید. Edgerton مردی بود که اراده آهنینش با شرایط Montoya هماهنگی کامل داشت. Edgerton در جوانی بیماری فلج اطفال را تجربه کرده بود و در عین حال در کارولینای شمالی یک بازیکن بیسبال بود. خواسته وی در کودکی برابر دیده شدن با سایر کودکان بود.
پژوهش در آزمایشگاه UCLA برای درمان آسیب نخاعی
اینک Edgerton با ۸۱ سال سن نتیجه زحمات خود را در پژوهش برای گسترش دانش بشر میبیند. او شاهد راه رفتن Montoya می باشد. در واقع وی با کسب بودجه و کمک سرمایهگذاران به دنبال راهی گشت که بدن و مغز یک بیمار آسیب نخاعی را قادر به هماهنگی با یکدیگر سازد. به مرور و با تکمیل طرح در طی سالها، وی شاهد ایستادن و حرکت بیماران بوده است. این افراد توانستهاند حس و کارکردهای پایین تنه خود را بازیابند.
Edgerton اینک فرآیند مشابهی را با کودکان مبتلا به فلج مغزی نیز آغاز کرده است. وی از نتایج بدست آمده بسیار راضی است. در سالهای نخست آغاز به کار افراد زیادی به کار وی بدبین بودند. ولی آنچه نظر بسیاری را تغییر داد این بود که وی سبب راه رفتن Christopher Reeve شد.
گامی مهم در زمینه درمان معلولیت در علوم اعصاب
این نوع از توانبخشی برای همه پاسخگوی نیست. اما یقینا در حوزه علوم اعصاب و توانبخشی گامی مهم است. AbilityLab به علت سهم مهم Edgerton در علوم اعصاب در سال ۲۰۱۹ از وی تقدیر کرد. در حقیقت آنچه Edgerton و امسال وی انجام میدهند، تنها درمانی است که در حال حاضر برای بیماران آسیب نخاعی در دسترس است.
یک جراح اعصاب در تورنتو با نام Charles Tator قبلا روش Edgerton را به کاربرده بود. اما موفقیتی کسب نکرده بود. او با دشوارهایی این کار آشنا است و Edgerton را تحسین میکند. با توجه به موفقیت Edgerton دکتر Tator امیدوار است که این پیشرفت بزرگ روی نه تنها برای بیماران فلج مغزی بلکه برای قربانیان سکته نیز پاسخی موثر به همراه داشته باشد. به گفته دکتر Tator باید Edgerton را یک پیشگام واقعی دانست. این پیشگامی یقینا با صبر و پشتکار بسیار حاصل شده است.
کاشت الکترود برای تحریک نخاع بیماران آسیب نخاعی
در حدود ده سال پیش، زمانیکه پژوهشها روی پستانداران امیدوارکننده بود، Edgerton فرآیندی برای کاشت الکترودهایی روی نخاع به کارگرفت که سیستم اعصاب مرکزی را تحریک میکردند. وی گزارش کرد که حتی پس از آسیب نخاعی شدید نیز برخی مسیرهای عصبی تخریب نشده باقی میماند.
در سالهای اخیر این فرآیند سادهتر و کمتهاجمیتر شده است. اینک الکترودها به پوست ناحیه کمر و بالای نخاع چسبانیده میشوند. به گزارش Edgerton در حدود نیمی از بیماران که این روش را تجربه کردند با گذشت چهار تا هشت هفته ایستادند. در طول این زمان بیماران تمرین میکردند تا بدن خود را حرکت دهند. وی از محدودیتها و تواناییهای بالقوه این روش درمانی اطلاعات درستی ندارد، اما وضعیت کنونی درمان نخاع را به وضعیت برادران رایت در هنگام طراحی نخستین هواپیمای خود تشبیه کرده است.
پرهیز از ایجاد امید واهی در بیماران آسیب نخاعی در مقابل ناامیدی مطلق
آنچه Edgerton در مورد بیماران آسیب نخاعی میداند این است که پزشکان در برخورد نخست به بیماران آسیب نخاعی امیدی برای راه رفتن مجدد نمیدهند. باور عمومی در مورد آسیب نخاعی این است که پس از یک سال از آسیب، بهبودی بسیار نامحتمل است؛ اگر ناممکن نباشد.
قدر مسلم آن است که نمیتوان امکان مداوای همه نوع آسیب نخاعی را تضمین کرد. اما باید شرایطی که به بیمار هیچ امیدی داده نمیشود را بدقت در نظر گرفت. همچنین باید از ایجاد امید واهی نیز دوری کرد. واقعیت این است که با پیشرفت علم و ظهور روشهای جدید و ابزارهای نوین پزشکی، تعداد بیمارانی که امیدی به پیشرفت دارند افزایش مییابد. حتی اگر درمان این بیماران ممکن نباشد، امکان بهبود وضعیت زندگی آنان هست.
وضعیت Montoya پس از یکسال توانبخشی آسیب نخاعی و تحریک نخاع
اینک Motoya سه روز در هفته در لنگرگاه و دو روز در آزمایشگاه Edgerton در UCLA کار میکند. وی به صورت معلق در آزمایشگاه بالای یک تردمیل قرار میگیرد. الکترودها به نخاع وی متصل میشوند و سیستم عصبی را تحریک میکنند. پس از تحریک نخاع، مغز وی این سیگنالهای را تفسیر میکند و از آنها برای حرکت بهره میگیرد. سپس او به پهلو نیز در هوا معلق میشود. در این حالت وی قادر است با اختیار خود پاهای خود را حرکت دهد. حرکتی مشابه پا زدن روی دوچرخه. به جز وی، Edgerton سه بیمار دیگر نیز دارد که مشغول درمان آنان به همین روش است.
در حال حاضر برانگیختگی ایجاد شده با این روش کیفیتی در حد برانگیختگیهای سیستم عصبی بدن ندارد. اما با زیاد شدن آگاهی بیمار به ارتباط مغز و اعصاب پیرامونی توانایی وی برای حرکت نیز بیشتر میشود. در واقع این فرآیند شبیه گوش کردن به مکالمات مغز و اعصاب پیرامونی بدن است. بیمار باید از دانشی که از این فالگوش ایستادن بدست میآورد برای یادگیری نحوه کنترل بدن خود استفاده کند. در واقع در هنگام تمرین و حرکت تمرکز زیاد بیمار لازم است.
در مورد بیمارانی که باید تخلیه مثانه خود را زیر نظر بگیرند، Edgerton میگوید که هرچند سیگنالهای عصبی بدن زمان تخلیه را به بیمار نمیگویند، اما بیمار از زمان مناسب آن آگاه میشود.
تجربه عملی توانبخشی در آزمایشگاه Edgerton
Montoya بیان میکند که اینک قادر به منقبض کردن ماهیچههای پایین تنه خود میباشد. این انقباض به وی در تنقس و ایجاد حس مثبتی از کنترل نسبی در بدنش کمک کرده است. این تمرینات اسپاسمهای عضلانی وی را کاهش داده است و بافت استخوانی بدن وی را به میزان طبیعی رسانیده است. او اینک میتواند ضربان قلب خود را افزایش دهد که به معنای بهبود گردش خود در بدن او است. به این شکل دردهای نوروپاتیک در بدن وی کم شدهاند. همچنین دمای بدن وی تنظیم شده است. وی اینک پس از تمرین عرق میکند و احساس گرسنگی و تشنگی را مجددا تجربه کرده است.
این پیشرفتها برای بیماری مانند وی یک انقلاب واقعی در زندگی است. زندگی وی به شدت تغییر کرده است و اثرات این تغییر نیز مشهود است. باید توجه کرد که به مدت چندین سال بدن او کرخ بوده است. و اینک پس از سالها او حواس مختلفی را تجربه کرده است. وجود این حواس در بدن یک بیمار آسیب نخاعی بسیار مهم است.
تغییر سطح انرژی Montoya هم مهم است. جلسات توانبخشی با این روش زمانبر هستند. در عین حال او در حال تحصیل برای کسب مدرک کارشناسی ارشد در Cal State University Los Angeles در مورد اصول حرکت بدن یا Kinesiology نیز هست. این اطلاعات به وی کمک میکند وضعیت خود را بهتر درک کند.
سخن نهایی برای پشتیبانی از بیماران آسیب نخاعی و درمانگران آنان
در حال حاضر Montoya یا Edgerton از چگونگی فرآیند بهبودی اطمینان ندارند. در واقع هنوز برای پیشبینی این مورد زود است. هرچند برای آسیب نخاعی شدید درمانی نیست، مداخلاتی هست که به فرد بیمار کمک میکند از معلولیت ذهنی در امان بماند و جنبههای مختلف زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد. یکی از این مداخلات تحریک نخاع است. Montoya اینک داستان زندگی خود را برای افراد کنجکاور تعریف میکند و گامها را یکی یکی برای بهبود وضعیت خود برمیدارد. امیدواریم که در این مسیر موفق باشد.
اسکلت های بیرونی: از رویا تا واقعیت
توسعه ابزاری جدید برای ارزیابی تأثیر اسکلت بیرونی بر کاهش آسیب کمر
منبع: Los Angeles Times
«استفاده و بازنشر مطالب تنها با ذکر لینک منبع و نام (مجله فناوریهای توان افزا و پوشیدنی) مجاز است.»