در سال 1999، زمانی که Jason Carmel دانشجوی سال دوم پزشکی در دانشگاه کلمبیا بود، برادر دوقلوی همسان او دچار آسیب نخاعی شد. این آسیب او را از قفسه سینه به پایین فلج و حرکت دستانش را محدود کرد. زندگی Jason Carmel نیز در آن روز تغییر کرد. جراحت برادرش موجب شد Carmel به یک متخصص مغز و اعصاب و یک عصبشناس تبدیل شود. هدف او توسعه درمانهای جدید برای بازگرداندن حرکت به افراد مبتلا به فلجی است.
اکنون، یک درمان تحریک عصبی که Carmel در دانشگاه کلمبیا در حال توسعه آن است، در مطالعات حیوانی امیدوارکننده بوده و ممکن است در نهایت به افرادی که دچار آسیب نخاعی هستند اجازه دهد تا عملکرد بازوهای خود را بازیابند.
Carmel، متخصص مغز و اعصاب در دانشگاه کلمبیا و نیویورک-پرسبیترین، میگوید: «این روش تحریک، اتصالات سیستم عصبی را هدف قرار میدهد که از آسیب در امان ماندند. و آنها را قادر میسازد تا برخی از عملکردهای از دست رفته را بر عهده بگیرند».
هدف قرار دادن عملکرد دست ها
در سالهای اخیر، برخی از مطالعات برجسته در مورد تحریک الکتریکی نخاع به تعدادی از افراد مبتلا به فلج ناقص اجازه داد دوباره بایستند و گام بردارند.
رویکرد Carmel متفاوت است. زیرا بازو و دست را هدف قرار میدهد و تحریک مغز و نخاع را جفت میکند، با تحریک الکتریکی مغز و به دنبال آن تحریک نخاع. او میگوید: «وقتی این دو سیگنال در سطح نخاع، در فاصله حدود 10 میلیثانیهای از یکدیگر، همگرا میشوند، قویترین اثر را دریافت میکنیم. و به نظر میرسد این ترکیب، اتصالات باقیمانده در نخاع را قادر میسازد تا کنترل شوند».
Carmel در جدیدترین مطالعه خود، این روش را – که پلاستیسیته انجمنی نخاع (SCAP) مینامند – روی موشهای دچار آسیب متوسط نخاعی آزمایش کرد. ده روز پس از آسیب، موشها برای دریافت 30 دقیقه SCAP به مدت 10 روز یا تحریک قلابی (گروه کنترل) به طور تصادفی دستهبندی شدند. در پایان دوره مطالعه، موشهایی که از SCAP استفاده کردند، در کنترل غذا به طور قابل توجهی بهتر از گروه کنترل بودند و رفلکسهای طبیعی داشتند.
Carmel میگوید: «پیشرفتها در عملکرد و فیزیولوژی تا زمانی که اندازهگیری شد، یعنی تا 50 روز، ادامه داشت».
این یافتهها که به تازگی در مجله Brain منتشر شد، نشان میدهد SCAP موجب میشود سیناپسها یا خود نورونها دستخوش تغییرات پایدار شوند. Carmel میگوید: «سیگنالهای جفت شده یکپارچگی حسی-حرکتی طبیعی را تقلید میکنند که باید برای انجام حرکات ماهرانه کنار هم قرار گیرند».
از موش گرفته تا انسان
اگر این روش در افراد مبتلا به آسیب نخاعی کار کند، بیماران میتوانند استقلال خود را دوباره به دست آورند. بسیاری از مطالعات تحریک نخاعی بر راه رفتن تمرکز دارند. اما Carmel میگوید: «اگر از افرادی که دچار آسیب نخاعی گردنی شدند، بپرسید: چه حرکتی را میخواهند برگردانند، میگویند عملکرد دست و بازو. عملکرد دست و بازو به افراد اجازه میدهد مستقلتر باشند، مانند جابهجایی از تخت به ویلچر یا لباس پوشیدن و تغذیه خود».
Carmel اکنون در حال آزمایش SCAP بر روی بیماران آسیب نخاعی در کلمبیا، کرنل و سیستم بهداشت و درمان VA Bronx در یک کارآزمایی بالینی است. این کارآزمایی توسط مؤسسه ملی اختلالات عصبی و سکته مغزی حمایت میشود. این تحریک یا طی یک جراحی یا به صورت غیرتهاجمی با استفاده از تحریک مغناطیسی مغز و تحریک پوست در جلو و پشت گردن انجام میشود. هر دو روش به طور معمول در محیطهای بالینی انجام میشوند و ایمن هستند.
در این کارآزمایی، پژوهشگران امیدوارند در مورد شیوه عملکرد SCAP و چگونگی تأثیر زمان و قدرت سیگنالها بر پاسخهای حرکتی انگشتان و دستها اطلاعات بیشتری کسب کنند. این زمینه را برای آزمایشهای آینده و ارزیابی توانایی این روش در بهبود معنادار عملکرد دست و بازو فراهم میکند.
با نگاهی دورتر، پژوهشگران فکر میکنند: این روش میتواند برای بهبود حرکت و احساس در بیماران مبتلا به فلج پایین تنه نیز مورد استفاده قرار گیرد.
در این بین، دوقلوی Jason Carmel مشغول کار، ازدواج و پرورش دوقلوهای خودش است. Carmel میگوید: «او زندگی کاملی دارد، اما امیدوارم بتوانیم عملکرد بیشتری را برای او و سایر افرادی که دچار آسیبهای مشابه هستند، به دست آوریم».
>> پروتز عصبی از فعالیت مغز برای رمزگشایی گفتار استفاده میکند
منبع: medicalxpress.com
«استفاده و بازنشر مطالب تنها با ذکر لینک منبع و نام (مجله فناوریهای توانافزا و پوشیدنی) مجاز است»